ببین تمام خط های موازی سرانجام به هم میرسند..



تو باشی

خرداد، پایان بهار نیست 

آغاز دوست داشتن است.


  ادامه مطلب ...

All i want is nothing more

...To hear you knocking at my door

Reposting what has recently made sense

-چرا؟ :))

+چون که دیوونتم. 

کسی آمد.

"کسی می آید

کسی می آید

کسی دیگر

کسی بهتر

کسی که مثل هیچکس نیست "

فروغ خانم فرخزاد


کسی می آید. کسی می آید که گلدان های شمعدانی را رنگ کند. دیوار های زندگی مان را بنفش کند. ابر های آسمان را کنار بزند و آرزویمان را به ستاره ها بدهد. به آهنگ های چارتار معنیِ دوباره بدهد. کسی می آید. که چشم هایمان به هم گره بخورد. که نگاهمان قاتلش باشد و بوسه مان حیات دوباره اش. کسی می آید که دلِ تنگِ نفس ها را بغل کند و برای ماهِ شبِ چهارده لالایی بخواند. کسی می آید. با بال های باز و چشم های بسته و بوسه هایی که مزه ی پفک میدهند، با پوستی روشن تر از صبح و موهایی تاریک تر از شب. کسی می آید که برای خوب شدنِ حالِ اتوبان ها دعا کند و شب ها را از تنهایی در بیاورد. کسی می آید که زشتیِ آبان ها را قشنگ کند و قشنگی های خردادها را قشنگ تر. کسی می آید. کسی که مثلِ هیچکس نیست. کسی که فرق میکند با تمامِ لبخند ها. کسی که فرق میکند با تمامِ "دوستت دارم" ها. کسی می آید. یک شبِ پنجشنبه از توی" این بازیِ مسخره" بیرونمان بکِشد و سِفت بغلمان کند. کسی می آید که پرده های این خانه ی ماتم را کنار بزند و جلوی نورِ پنجره برایمان از قصه ی خورشید ها و اقاقی ها بگوید. کسی می آید که آغوشش از همه گرم تر است. عطرش از همه بهتر. صدایش از همه قشنگ تر. کسی می آید که شادی بتاباند به اشک های یخ زده مان. کسی می آید که این کتاب را ببندد و از نو بنویسد. 

کسی آمد که از نو بنویسد این کتاب را. 


بعدا نوشت:lmao


You could be my unintended choice to live my life extended.