چشم هایم می سوخت و رنگِ او پریده بود
مژه هایم میریخت و صد بار مُردنم را دیده بود
دست هایم هم مثلِ چشمانم سوخت
وقتی خورد به کتابی که او خریده بود...

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.